“شیر و تخممرغ” صنعتی ایران چگونه “تراریخته” شده است
در حال حاضر اکثر کشورهای پیشرفته دنیا بهویژه کشورهای اروپایی با سرمایهگذاری در تولید محصولات طبیعی و ارگانیک بهشدت از تولید و مصرف محصولات تراریخته حتی در استفاده از محصولات دستکاریشده ژنتیکی بهعنوان خوراک دام و طیور خود نیز پرهیز دارند اما بهصورت خلاصه و بنابر آمار گمرکات کشور، میتوان گفت که امروز تقریباً تمام ذرت و سویای وارداتی به کشورمان، تراریخته است و متأسفانه بخش زیادی از نهادههای دامی که برای مصرف دام و طیور به کشورمان وارد میشود نیز تراریخته است.
از سوی دیگر عدماجرای “قانون برچسبگذاری یا لیبلینگ” باعث مانور آزادانه واردکنندگان محصولات تراریخته در کشورمان و دستیابی به سودهای هنگفت از این رهگذر شده است؛ در توضیح این مسئله باید گفت که در حال حاضر تقریباً تمام کشورهای اروپایی یا کشت و واردات محصولات تراریخته را ممنوع کردهاند یا در صورت واردات این محصولات، با دقت و نظارت کامل، قانون برچسبگذاری بهروی محصولات غذایی را در کشور خود اجرا میکنند تا مصرفکنندگان در این کشورها بههنگام خرید محصولات مختلف از طبیعی بودن یا تراریخته بودن این محصولات مطلع شوند و با علم به این مسئله، اقدام به خرید یک محصول خاص کنند.
بر اساس قانون برچسبگذاری در صورتی که فرآیند تولید محصولی، از دستکاری ژنتیک استفاده شده باشد باید عبارت GMO (دستکاریشده ژنتیکی) بهصورت درشت، خوانا و واضح بهروی برچسب این محصولات درج شود تا خریداران بههنگام خرید با آزادی کامل و علم به ماهیت این محصولات اقدام به خرید کنند که متأسفانه این قانون تا به امروز در کشورمان بهجز در مورد برخی از برندهای روغنهای نباتی، در مورد سایر محصولات اجرا نشده است.
اما باید بدانیم که برخی از محصولاتی که امروز ما در کشورمان خرید و مصرف میکنیم بهصورت مستقیم، محصول تراریخته محسوب نمیشوند اما بهصورت غیرمستقیم، تراریخته محسوب میشوند؛ بهطور مثال در حال حاضر بخش زیادی از نهادههای دامی مورد استفاده در دامداریها یا در مرغداریهای کشورمان، نهادههایی مانند ذرت و سویای تراریخته است لذا گوشتهایی مانند گوشت گاو، گوساله و مرغ های تولیدشده در این واحدها نیز بهنوعی تراریخته محسوب میشوند.
اما اشاره این مطلب به برخی محصولات ثانوی تولیدی در دامداریها یا مرغداریها است که از جمله این محصولات میتوان به “شیر و تخممرغ” اشاره کرد؛ میتوان این مسئله را اینگونه توضیح داد که وقتی یک واحد تولیدی مانند دامداری پرورش گاوهای شیری در کشورمان اقدام به خرید خوراک دام تراریخته وارداتی از بازار و تغذیه گاوهای واحد خود با چنین نهادههایی میکند، بهتبع شیر تولیدی چنین واحدی نیز دیگر نمیتواند شیر ارگانیک و طبیعی محسوب شود و در واقع یک شیر تراریخته محسوب خواهد شد! و همین مسئله در مورد مرغداریها و تولیدات تخممرغ چنین واحدهایی نیز صادق است!
متأسفانه با رجوع به شرکتهای بزرگ تولید دانه و خوراک دام و طیور کشورمان بهراحتی میتوانیم از تراریخته بودن نهادههای اصلی وارداتی مورد استفاده در این شرکتها مطلع شویم و قابل تأملتر اینکه نهادهای دولتی متولی این مسئله تا به امروز هیچ برنامه و اقدامی را برای ایجاد استقلال در تولید چنین نهادههای دامی و قطع وابستگی به واردات آن نداشتهاند!
در تأیید چنین مسئلهای به سفر اخیر یک هیئت اقتصادی فنلاندی به کشورمان با هدف سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و دامی ایران اشاره میکنیم؛ یکی از اعضای این هیئت فنلاندی درباره اینکه آیا صرفاً قصد فروش محصولات خود در ایران را دارند یا با تولیدکنندگان ایرانی نیز در تولیدات دامی همکاری خواهند داشت، میگوید:
«در ابتدا محصولات خود را بهصورت آماده عرضه میکنیم اما در مراحل بعدی بهدنبال ایجاد چرخه کامل تولید محصولات لبنی در ایران هستیم تا از این طریق بتوانیم به بازار منطقه دسترسی داشته باشیم؛ با توجه به اینکه ما محصولات خودمان را با برند شرکتهای فنلاندی در بازارهای دیگر عرضه میکنیم برای ما مهم است که صادرات محصول نهایی کیفیت و سلامت مناسبی داشته باشد به همین منظور تمام مراحل آن از نهادهها (خوراک دام) تا عرضه نهایی تحت نظارت خودمان انجام میشود، با توجه به اینکه بخشی از نهادهایی که در ایران برای خوراک دام استفاده میشود “تراریخته” است، ما نمیتوانیم برای تولید شیر خام از آن استفاده کنیم و این شیر باید تحت نظارت و زنجیر تولید خودمان باشد تا تبدیل به لبنیات شود!»
حال بهتر میتوان تصویر صحیحتر و روشنتری از وضعیت امروز کشورمان در بخش تولیدات دامی و عرضه محصولاتی مانند شیر، لبنیات، گوشت و تخممرغ داشت؛ در حال حاضر اکثر کشورهای پیشرفته دنیا بهویژه کشورهای اروپایی با سرمایهگذاری در تولید محصولات طبیعی و ارگانیک بهشدت از تولید و مصرف محصولات تراریخته پرهیز دارند و حتی در استفاده از محصولات دستکاریشده ژنتیکی بهعنوان خوراک دام و طیور خود نیز ممانعت میکنند اما جریانی طی سالهای اخیر بهشدت در پی قانونی کردن کشت و تجاریسازی این محصولات در داخل کشورمان بوده است و صرفاً جریان منتقد این محصولات را به “فناوریهراس” بودن متهم میکنند!
اما آیا واقعاً استفاده از تجربیات کشورهای اروپایی در ممنوعیت کشت و مصرف محصولات تراریخته و در نظر داشتن نتایج مطالعات کشورهای مختلف درباره عوارض مختلف مصرف این محصولات، مساوی با فناوریهراس بودن است؟!
آیا نباید برای حفظ سلامتی جامعه خود و جلوگیری از مخاطرات پیدا و پنهان کشت و مصرف محصولات دستکاریشده ژنتیکی، با رویکردی ورای مناسبات تجاری و برخی رانتهای حال حاضر در واردات این محصولات، تصمیمی قاطع و اساسی در ممنوعیت واردات، تولید و مصرف محصولات تراریخته حتی بهعنوان خوراک دام و طیور اتخاذ کرد؟/تسنیم