تبارشناسی واقعه تروریستی ۳۱ شهریور ماه اهواز از منظری دیگر
به گزارش خبر بندرامام خمینی ( ره) ، هم زمان با تشییع شهدای این حادثه در اهواز عزای عمومی اعلام شد و مقام معظم رهبری نیز در پیامی با تسلیت این حادثه، از مسئولان اطلاعاتی و امنیتی خواسته شد تا عاملان دیگر این حادثه را شناسایی و به دست عدالت بسپارند. رئیس جمهور وقت، حسن روحانی نیز دستورات لازم را به وزارت
اطلاعات برای بسیج همه امکانات دستگاه ها و نهادهای امنیتی و نظامی برای شناسایی سریع تروریست ها و سرشاخه های ارتباطی آنان و برخورد قاطع و عبرت آموز با مرتبطان این جنایت صادر کردند.
جنبش الاحوازیه، آن طور که دیده بان مبارزه با تروریسم می گوید، در سال ۱۳۷۶ برای اولین بار اعلام موجودیت کرده است. این گروه که مدعی استقلال خوزستان از ایران و تعلق جزایر سه گانه خلیج فارس به «خوزستان» و همچنین «عربی»بودن «خلیج فارس» است، در سایتی خبری به نام
«احوازنا» به تبلیغات ضد ایرانی و تجزیه طلبانه می پردازد و در چند سال گذشته بارها مسئولیت حملات تروریستی را که در استان خوزستان رخ داده پذیرفته است.
بمب گذاری در مکان هایی چون ساختمان اداره منابع طبیعی، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، سازمان مسکن و شهرسازی، فرمانداری اهواز ، شرکت طرح توسعه نیشکر خوزستان، چاه شماره ۱۷۹ نفت، دو محل از خطوط لوله ورودی و خروجی منتهی به چاه ۱۷۹، خطوط لوله نفت آبادان به ترتیب در
دهم شهریور ۱۳۸۴ و ۷ آبان ۱۳۸۴، انفجار دو بمب در روز بیست و سوم مهر ماه سال ۱۳۸۳ در خیابان نادری و کیانپارس و کشته شدن ۶ شهروند اهوازی و حمله به یک کلانتری در اهواز در اردیبهشت ۱۳۹۶ و کشته شدن ۲ نفر از کارکنان کلانتری، بانک سامان در اهواز، دو انفجار در آبادان و دزفول
که حداقل منجر به کشته شدن ۴۵۰ نفر از جمله بخش هایی از کارنامه ی سیاه این گروه تروریستی تا قبل از کشتار روز ۳۱ شهریور سال ۹۷ اهواز است.
حمله تروریستی این گروهک جدایی طلب در ۳۱ شهریور خونین ۹۷ اهواز، بار دیگر باعث طرح مجدد این موضوع، یعنی «تجزیه کشور» شد. اتفاقی که یک شوک و تلنگر اساسی به همه مردم کشور وارد آورد. مردمی که در آغاز جنگ تحمیلی هشت ساله نیز با همین تفکر و در واقع نگرانی، با حداقل
امکانات به مصاف بعثیونی رفتند که توسط آمریکا و شوروی و تمامی کشورهای استعمارگر و مخالف ایران عزیز، تا بن دندان مسلح شده بود. در نتیجه این واقعه تلخ، یک وفاق و اتحاد و انسجام عمومی و فراگیر در سراسر کشور میان آحاد مردم و تمامی مسئولان به وجود آمد.
شامگاه ۲۱ آبان ماه ۹۹ اما حبیب اسیود با عینک درشتی بر چشم و کتی آبی رنگ در یکی از برنامه های صدا و سیما ظاهر شد و اعترافاتی را مطرح کرد. این اعترافات با صحنه هایی از حمله به رژه نظامی اهواز در سی ویکم شهریور ۹۷ شروع می شود. ویدیویی ۲ دقیقه و ۳۹ ثانیه ای که به گفته راوی
آن، قرار است جزییات جدیدی از حمله تروریستی ۳۱ شهریورماه ۹۷ اهواز از زبان سرکرده گروهک تجزیه طلب حرکت النضال بیان کند.
سابق بر این و همزمان با عملیات تروریستی ، سخنگوی گروهک الاحوازیه در گفت وگو با تلویزیون ایران اینترنشنال، مسوولیت این حمله را برعهده گرفت؛ اما ساعاتی بعد داعش هم به طور جداگانه خود را مسوول حمله معرفی کرد و با انتشار عکسی، اسنادی را منتشر کرد و مدعی شد که مسوول این
حمله است. کمی بعد هم با انتشار چند فرد با پوشش و لباس نظامی بر این ادعا تاکید و اعلام کرد که برنامه ریزی و انجام این حمله از سوی این گروه تروریستی صورت گرفته است.
همان زمان با پذیرش مسوولیت این واقعه توسط داعش، نماینده وقت مردم شهرستان اهواز، حمیدیه و باوی در مجلس در یک اظهار نظر مطبوعاتی گفت در خانه تیمی که از این گروه تروریستی کشف شده، مستنداتی همچون پرچم داعش پیدا شده است. از این دست بیانیه ها و تحلیل ها متاسفانه
در فضای رسانه ای خوزستان و توسط برخی از افراد محلی منتشر و شنیده شد. یک فضای سنگین رسانه ای در خوزستان پدیدار شد که به صورت آشکارا عده ای در تقابل با هجمه علیه الاحوازیه ، موضعگیری می کردند و می گفتند این حمله تروریستی کار داعش است و بس!
تا جایی که این روند، شبهه ها و تردیدی هایی را نیز به وجود آورد و متاسفانه تا به امروز رگ و ریشه های این کژ راهه معرفی و تبیین و آشکار نشده است!
۲ سال و یک ماه و ۲۱ روز زمان لازم بود گویا تا با چهره خونسرد «حبیب اسیود» در اعتراف تلویزیونی مواجه شویم و وی این بار به صراحت و روشنی، مسوولیت این حمله را متوجه الاحوازیه دانست. همان اعترافی که در بدو واقعه تروریستی از زبان سخنگوی این گروه شنیده بودیم.
فرج الله کعب در صحنه ای از این اعتراف به نام های «حبیب نبگان»، «یعقوب نیسی» و «عیسی سواری» اشاره می کند و می گوید این افراد در عملیات تروریستی ۳۱ شهریورماه ۹۷ اهواز دست داشتند. ۳ نفری که اسیود از آنها نام می برد، اکنون در زندان های دانمارک و هلند به سر می برند.
تجزیه طلبان وهابی الاحوازیه در انگلستان و در شهر لندن دفتر دارند و در تشکیلات رهبری آنها انجمن دوستی ایران و انگلیس وجود دارد و با سناریوی طراحی شده انگلیسی مترصد نشسته اند که بخش هایی از خوزستان را تجزیه کنند و در همین رابطه، تحرکاتی را در جنوب ایران آغاز و درگیری های
مسلحانه ای را ایجاد کرده اند.
این گروهک بدنام با تمسک به قوم گرایی عربی که امروزه توسط انگلستان و آمریکا برای ایجاد تفرقه در کشورهای جبهه مقاومت رواج داده شده ، اعتقاد دارند که از سال ۱۹۲۵ میلادی، فارس ها منطقه الاحواز را اشغال کرده و اکنون فارس ها باید به اشغال اهواز پایان دهند! آنها در بیانیه های خود
شهرهای خوزستان را به نام اختصاری جدایی طلبانه مانند شهر آبادان را «عبادان» و خرمشهر را «محمره» و شهر شادگان را «فلاحیه» می نامند. نام های قدیمی و غیررسمی که استفاده از آنها تنها در راستای فریب افکار عمومی شهروندان این مناطق به کار می رود، و نه به دلیل قرابت فکری و اعتقادی
و یا دلسوزی برای آنها.
«منصور عبدویس» معروف به «منصور سیلاوی» مسئولیت این گروهک را در بدو تاسیس برعهده می گیرد و فردی به نام «دانیل برت» عضو حزب کارگر انگلستان را نیز با عنوان مسئول انجمن دوستی عرب های ایران و انگلیس در کنار «الاحوازیه» قرار می دهد. از دیگر ارادی که به دفعات و همواره در
برنامه های بخش فارسی بی بی سی حضور دارد و از تئوریسین های الاحوازیه به شمار می رود، یوسف عزیزی بنی طرف است. بنی طرف از اواسط دهه ۸۰ به انگلستان گریخته است و بازوی رسانه ای این گروهک است.
تشکیلات تروریستی گروهک حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز در سال ۷۶ با پوشش فعالیت های سیاسی، فرهنگی و در قالب یک حزب غیرقانونی و فاقد مجوز در ایران آغاز به کار کرد. دم خروس خیلی زود از دهان شغال پیر انگلیس بیرون زد و اکثر بانیان این حرکت و گروهک از کشور گریختند.
حبیب جبر نبگان، سرکرده این گروهک تروریستی با همکاری سایر اعضای متواری به اروپا و آمریکا اعضای این گروهک را تشکیل می دادند. هرچند اقدامات این گروهک از همان ابتدا بر پایه مقابله با جمهوری اسلامی ایران با هدف تحریک قومیت عرب و در نهایت تجزیه طلبی خوزستان برنامه ریزی
شده بود، اما کمتر از هشت سال به تشکیل شاخه نظامی به نام کتائب محی الدین آل ناصر و انجام اقدامات تروریستی انجامید. بمبگذاری سال ۸۴ در اهواز حاصل تصمیم اعضای شورای مرکزی این گروهک در جلسات سری آنها بود. شورای مرکزی این حزب با تولید و پخش سی دی و بیانیه های رسمی
در استان خوزستان مسوولیت همه ترورها و اقدامات مسلحانه خود را می پذیرفت و حتی برای تکرار اقدامات تروریستی تهدید می کرد.
تشکیل و راه اندازی شبکه ایران اینترنشنال حیات تازه ای در رگ های مرده ی این گروه دمید. تا جایی که حبیب فرج الله چعب در بخشی از اعترافاتش با اشاره به عملیات تروریستی حرکه النضال در شهرستان اهواز و حمایت برخی رسانه ها از جمله تلویزیون ایران اینترنشنال از این گروهک گفت:
تلویزیون ایران اینترنشنال با پول های عربستان اداره می شود و فقط برای تاسیس آن ۳۰میلیون یورو صرف شده است.
گروهک تروریستی حرکه النضال، مدعی احقاق حقوق اعراب جنوب کشور آن هم با انجام اقدامات تروریستی است و ادعا دارد به دنبال باز پس گیری حقوق از دست رفته اعراب است.
این در حالی است که عمده حرکت های این گروهک تروریستی از بدو تاسیس تاکنون ضربه زدن به منافع هموطنان مان در جنوب کشور بوده و با آسیب به اموال عمومی و جان مردم، زندگی را بر ساکنان جنوب کشور و اعراب منطقه سخت، تلخ و سیاه کرده اند تا جایی که در سال های گذشته هرگاه
خبری مبنی بر عملیاتی تروریستی، کشتار و بمبگذاری در جنوب کشور و استان خوزستان به گوش می رسد، این حوادث با نام گروهک تروریستی حرکه النضال گره خورده است و بیشترین افرادی هم که توسط این گروهک تبهکار به شهادت رسیده اند، از قضا از همین قومیت شریف عرب ایرانی است.
از سوابق دیگر این گروهک تروریستی در دوران هشت سال دفاع مقدس در رکاب صدام و رژیم بعث علیه جمهوری اسلامی ایران اقدامات مختلفی در استان خوزستان انجام داد و پس از آن نیز تا به امروز با ارتکاب جنایات متعدد در قالب عملیات های تروریستی، صدها نفر از شهروندان بی گناه عرب
زبان ایران را به خاک و خون کشیده است.
گماشته های سیاسی جریان های تجزیه طلب خارج نشین و مزدور گروهک بدنام الاحوازیه از اولین ساعات این حادثه خونین به گمان این که با به خاک و خون کشیدن پیر و جوان و زن و کودک فتح درخشانی انجام دادند با انتشار بیانیه و شرکت در مراکز سخن پراکنی غربی، خود را به عنوان عاملان
اصلی این اقدام تروریستی معرفی کردند. آنها با ادعای این که در این عملیات هیچ شهروند عادی مورد هدف قرار نگرفته است گفت: «این عملیات جزئی از مقاومت مشروع ماست.»
شادمانی تجزیه طلب ها اما، البته به فاصله اندکی رنگ باخت و حتی آنان را به یک گردش ۱۸۰درجه ای واداشت؛ چراکه حمایت های مالی و سیاسی برخی کشورها از این گروهک، کاملن آشکار است و بر عهده گرفتن مسوولیت یک اقدام تروریستی توسط الاحوازیه می تواند کشورهای اروپایی و عربی را
در ادامه حمایت از این گروهک دچار مشکل کند.
با توجه به کشته و زخمی شدن مردم بی دفاع اهواز اعم از پیر و جوان و زن و کودک و رفع هر گونه ابهامی درباره تروریستی بودن این اقدام طبیعی بود که بسیاری از ناظران سیاسی و رسانه ای که اخبار و تحولات جاری را رصد می کنند، ماهیت کشورهای غربی مدعی حقوق بشر را به چالش بکشند.
بویژه آن که در چنین شرایطی بحث پیوستن ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم نیز مطرح است و کشورهای غربی مثل ماجرای فعالیت های هسته ای ایران اصرار دارند جمهوری اسلامی به این کنوانسیون بپیوندد. داعیه داران غربی مبارزه با تروریسم در این روزها حتما در مواجهه با این
پرسش منطقی از سوی افکار عمومی قرار دارند که چرا با وجود داشتن ادعای مبارزه با تروریست ها، جریان های تجزیه طلب ستیزه جوی تروریستی در کشورهایی مثل دانمارک، هلند، کانادا، انگلیس و… فعالیت می کنند و از حمایت های مالی آنان برخوردارند. طبیعی است در چنین شرایطی این داعیه
داران دروغین باید برای رهایی از این چالش دست و پایی بزنند و راه فراری برای خود پیدا کنند. بویژه آن که پای عربستان و امارات نیز در میان است و اظهارنظرهای صریح و حمایت گرانه چهره های شاخص آنان نیز راه را برای توجیه، مشکل کرده است. نکته قابل تامل این که رسانه های اپوزیسیونی
مثل اینترنشنال و بی. بی. سی فارسی که همچنان منابع مالی غیرشفافی دارند، همواره در گزارش های خود درباره اقدامات خرابکارانه منجر به فوت در کشورهای غربی همواره از تعبیر تحرکات تروریستی یاد می کنند اما در یک اقدام هماهنگ و با دعوت از تروریست ها به تبیین و تشریح این ماجرا
پرداختند و حتا یک بار هم از واژه ترور استفاده نکردند و آن را تا حد یک حمله مسلحانه تنزل دادند!
بر همین اساس بود که گروهک الاحوازیه پس از مطمئن شدن از این که هیچ یک از عواملش در این حادثه تروریستی دستگیر نشده اند و هر چهار عامل کشته شده اند، یک گام از موضع ابتدایی خود عقب کشید و از اینجا بود که یک بازی برد- برد میان گروهک الاحوازیه و گروه رو به اضمحلال داعش
آغاز شد. بازی ای که از یک سو گروهک الاحوازیه و حامیان اروپایی اش را از فشار افکار عمومی می رهاند و از یک سو گروه تروریستی داعش را که نفس های آخر خود را می کشد همچنان در صدر اخبار رسانه ها نگه می دارد.
در همین چارچوب سخنگوی جنبش الاحوازیه با وجود اظهار نظر سابق خود مبنی بر به عهده گرفتن مسوولیت اقدام تروریستی اهواز، در گفت وگوی اختصاصی با آواتودی عنوان کرد الاحواز عامل این حمله نیست. در چنین شرایطی در ظاهر دیواری کوتاه تر از جریان روبه اضمحلال داعش پیدا نشد و
عناصری بی نام و نشان در فضای مجازی با انتشار فیلمی لاف زدند که حمله تروریستی اهواز کار آنها بوده است. جالب اینجا است که بی نام و نشان های مجازی داعش خوانده آن چنان در انتشار مطلب و طرح این ادعای گزاف عجله کردند که حتا مدعی شدند حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در
اهواز در حالی صورت گرفت که رئیس جمهور در جایگاه ویژه مراسم حضور داشته است! گذشته از طرح این ادعا و بدون در نظر گرفتن جغرافیای زمانی و مکانی به نظر می رسد جریان تروریستی داعش که شکست های سهمگینی را از مدافعان حرم و نیروهای مقاومت متحمل شد، برای این که نشان
بدهد همچنان نیمه جانی برای دست و پا زدن دارد، بعد از حادثه تروریستی بهانه ای برای ابراز وجود پیدا کرده بود. از این رو، این گروه مضمحل در تلاش بود با گردن گرفتن این حرکت تروریستی بار دیگر خود را در اذهان عمومی و رسانه ای زنده نگه دارد که در نهایت موفق نشد.
مساله ای که متاسفانه در فضای رسانه ای داخلی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفت.
در پایان این نوشتار به این موضوع اشاره می کنم که در بحبوحه اقدام تروریستی شهریور ۹۷ و محکومیت آن از سوی کشورها و شخصیت های جهانی، عبدالخالق بن عبدالله، مشاور سابق محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی، از حمله خونین اهواز استقبال کرد. مشاور ولیعهد در توییتر نوشت: «۱۰ نظامی
در حین حمله به یک رژه نظامی در شهر اهواز در جنوب غرب ایران کشته شدند. حمله به یک هدف نظامی، اقدام تروریستی نیست. انتقال نزاع به عمق ایران یک گزینه علنی است و در مرحله آینده تشدید خواهد شد.»
این توییت، در رسانه های عربی و ایرانی واکنش های گسترده ای به دنبال داشت. رسانه های عربی این اظهارات عبدالله را اشاره ای به مسوولیت عربستان در حمله اهواز دانستند. تحلیلگران عرب در توییتر، اظهارات عبدالله را تلاشی برای اتهام زنی به عربستان دانستند و از آن ابراز تعجب کردند. زیرا
عربستان هم پیمان امارات است.
محسن رضایی، دبیر وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام، در واکنش به توییت مشاور اماراتی، در همان روز تهدید تندی علیه او بیان کرد و نوشت: «مشاور بی خرد و خود فروخته ولیعهد ابوظبی با نقض آشکار قوانین بین الملل بر دخالت بیگانگان در حادثه تروریستی اهواز صحه گذاشت. پشیمانی
سختی درانتظار اوست.»
در پی توییت تند محسن رضایی خطاب به عبدالخالق عبدالله لحظاتی بعد مشاور ولیعهد به آن واکنش نشان داد. عبدالله مدعی شد هرگونه اتفاق ناگواری که برای او بیفتد مسوولیت آن برعهده نظام ایران خواهد بود.
برخی از چهره های سیاسی و رسانه ای جهان عرب هم موضع گیری عبدالله را محکوم کردند. ناصرالدوله، عضو سابق پارلمان کویت درخصوص اظهارات عبدالله نوشت: «معنای سخنان دکتر عبدالخالق این است که خلیج (فارس) مسوول حمله است و (این حمله) یک اقدام نظامی موجه برعلیه ارتش ایران
است. پس عقل کجا رفت؟» روزنامه رای الیوم، اظهارات این مشاور را پذیرش مسوولیت حمله اهواز دانست و آن را جدید و غافلگیرانه توصیف کرد. رای الیوم نوشت: «کاربران دیگری از عبدالخالق پرسیدند آیا این (اظهارات) به معنی پذیرش رسمی مسوولیت حمله اهواز از سوی امارات است؟ یکی از
کاربران گفت: آیا معنای سخنان تو این است که هر حمله به رژه نظامی در امارات، مشروع است و تروریستی نیست؟ یکی دیگر افزود فکر می کنم این توییت باقی نخواهد ماند و پس از دریافت دستورات، حذف خواهد شد.»
انتهای پیام/